بازگشت پرستوها
من حسین لشگری؛ اولین خلبان اسیر و آخرین آزاده ایرانی
26 مرداد هر سال یادآور ورود عزیزانی به میهن اسلامی است که رنج
سالها اسارت در زندانهای رژیم بعث را به جان خریدند. در اوصاف
این دوره خاص از فرهنگ دفاع مقدس، خاطرات و کتابهای زیادی نگاشته
شده است که هر یک می تواند مخاطب را با گوشه ای از رنجها و آلام
رزمندگان اسیر آشنا کند. کتاب «6410 ،«خاطرات دوران اسارت سرلشگر
خلبان «حسین لشگری» یکی از همین آثار است که به مناسبت سالروز
ورود آزادگان به میهن اسلامی معرفی می شود. لشگری سه روز پیش از
یورش سراسری رژیم بعث به کشور و آغاز رسمی جنگ به اسارت درآمد و
فروردین 1377 قدم به خاک وطن گذاشت.
شرح جنود عقل و جهل
سلام خدمت سروران
ایشالا از شهریور ماه هفته ای یه جلسه یا دو جلسه ،در خدمتتون هستم و دور هم کتاب اخلاقی شرح جنود امام خمینی رو میخونیم
لینک کانال واتس اپ رو هم ایشالا اینجا به اشتراک میذارم
زیر دین چهارده معصومم اما گردنم....
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر
عرض حاجت میکنم آنجا که صاحبخانهاش
پاسخ یک میدهد با ده برابر بیشتر
گاهگاهی که به درگاه کریمی میروم
راه میپویم نه با پا، بلکه با سر، بیشتر
زیر دِین چارده معصومم اما گردنم
زیر دِین حضرت موسَیبنجعفر بیشتر
گردنم در زیر دیِن آن امامی هست که
داده در ایران ما طوبای او بر، بیشتر
آن امامی که «فداکِ» گفتنش رو به قم است
با سلامش میکند قم را معطر بیشتر
قم همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین
همچنین از آسمان دارد چل اختر بیشتر
قصد این بار قصیده از برادر گفتن است
ورنه میگفتم از این معصومه خواهر بیشتر
من برایش مصرعی میگویم و رد میشوم
لطف باباهاست معمولاً به دختر بیشتر
عازم مشهد شدم تا با تو درد دل کنم
بودنم را میکنم اینگونه باور بیشتر
مرقدت ضربالمثلهای مرا تغییر داد
هرکه بامش بیش، برفش… نه! کبوتر، بیشتر
چار فصل مشهد از عطر گلاب آکنده است
این چنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر
پیش تو شاه و گدا یکسانترند از هر کجا
این حرم دیگر ندارد حرف کمتر، بیشتر
ای که راه انداختی امروز و فردای مرا!
چشم بر راه تو هستم روز آخر بیشتر
از غلامان شما هم میشود دنیا گرفت
من نیازت دارم آقا روز محشر بیشتر
بر تمام اهل بیت خویش حسّاسی ولی
جان زهرا(س) چون شنیدم که به مادر بیشتر…